مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

ماه: دی 1398

8 دی 1398 هیچ وقت، شکستن قشنگ نیست

کنار گردنش، تتوی کوچکی داشت. نوشته‌ای که به ژاپنی می‌مانست. گفتم «ژاپنی‌ها، یه هنری دارن به اسم کینتسوگی که وقتی…

26 آذر 1398 پروانه سوخت، شمع فرو مرد، شب گذشت…

من، هیچ‌گاه به این حجم از نگفتن نرسیده‌ بودم. حتا وقتی مامان پروانه‌ام مرد، وصیت‌نامه‌ش را پشت بلندگوی نیمه‌جان مسجد…

10 آذر 1398 پس چرا آرام نمی‌شویم؟

این کلمات، ترسیده‌ترین واژه‌های منند. مستاصل‌. بی‌چاره. اندوهگین‌تر از روزی که ایستاده بودیم توی صفِ بیمه. باید پوکه‌‌ی آمپول‌های شیمی‌درمانی…