ما بهش میگوییم پل انتقال. نقشش رفت و آمدهای زمانی است و می تواند اتفاقی باشد، بویی، حسی یا هر…
ما بهش میگوییم پل انتقال. نقشش رفت و آمدهای زمانی است و می تواند اتفاقی باشد، بویی، حسی یا هر…
هر کسی آن تصاویری که من دیدهام را میدید، دق میکرد. شاید هزار تا کفن هم پوسانده بود. استادم میگفت…
موعدمان ساعت نه بود؛ تقاطع ولیعصر. قرار بود طوری رفتار کنیم که انگار هیچ اتفاق بدی بینمان نیفتاده. وقتی آمد،…
يك جايي از سرطان، بيمار يكهو سالم ميشود. خوبِ خوب. فكر میكند همه چی تمام شده و دوباره برمیگردد پيش…