پدر، همسر و غمگین معاصر
داستان نویس
معلم داستان نویسی
مدیر آیتی و CRM
کارشناس تولید محتوا
حالا لابد باید از خون خدا مینوشتم. از پیرهن سیاهِ نویی که بابا دکمههاش را برایم میبست. از بوی اسفند…