مدتی قبل، ماجرای پسر جوانی را شنیدم که در ماشینی پر از دود، خودکشی میکند. پسری که عاشق دختری بوده،…
پدر، همسر و غمگین معاصر
داستان نویس
معلم داستان نویسی
مدیر آیتی و CRM
کارشناس تولید محتوا
پدر، همسر و غمگین معاصر
داستان نویس
معلم داستان نویسی
مدیر آیتی و CRM
کارشناس تولید محتوا
مدتی قبل، ماجرای پسر جوانی را شنیدم که در ماشینی پر از دود، خودکشی میکند. پسری که عاشق دختری بوده،…
من همیشه به روز مردنم فکر میکنم که شش سال پیش بود. دوازده شب سیام اردیبهشت. تو را برده بودم…
لات محل ما، شَلْ بود؛ مادر زاد. یک پایش کوتاهتر بود و زانویش را نمیتوانست خم کند. اما با همان…
افشین یداللهی سرودهاست: برایم شعر بفرست. حتا شعرهایی که عاشقان دیگرت، برای تو میگویند، میخواهم بدانم، دیگران که دچار تو…