بابا محسن عزیز دیروز که توی بهشت زهرا، سنگ قبرتان را میشستم، یاد مسجد رفتنهایمان افتاده بودم. یاد وقتیکه بعد…
بابا محسن عزیز دیروز که توی بهشت زهرا، سنگ قبرتان را میشستم، یاد مسجد رفتنهایمان افتاده بودم. یاد وقتیکه بعد…
با مامانبزرگ رفته بودم تو. داخل، پر از زنهای چادری بود که رو به دیوار شیشهای، گریه میکردند. آن طرف…