مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

بلاگ (المنتور)
1 آذر 1394 پیرزنی حواس پرت

یک بار هم یک فامیل پیر و مریض و حواس پرت را آوردند خانه ما. نمی دانم برای این که…

30 آبان 1394 هر آدمی یک آهنگ مخصوص دارد

هر آدمی یک آهنگ مخصوص دارد. آهنگی که انگار برای او نوشته شده. من فکر می‌کردم آهنگ بابا محسنِ من،…

29 آبان 1394 بنام الله آرامش دهنده قلب‌ها

گفتم: «ببخشید خانوم، مثل این که این کاغذ از کیف شما افتاده.» کوچه خلوت بود. نامه را گرفت، آهسته گفت:…

28 آبان 1394 بیست تومن آزادی

مامان بزرگ لباس نوهام را تنم کرد. گفت: «همینجا توی راهرو وایستا.» آقاجون عصا زد و آمد جلوی در. در…