اول، حرف دومم را مینویسم که دوستت دارم. اما این روزها خودم را توی ماشینی میبینم که جلوتر از همه…
اول، حرف دومم را مینویسم که دوستت دارم. اما این روزها خودم را توی ماشینی میبینم که جلوتر از همه…
بابا محسن عزیز به عسل یاد دادهام که هر کجا اشتباهی کرد، معذرتخواهی کند. مثلن بعضی وقتها، موهای مامانش را…
به همهی آنها که شبیه تو هستند، محتاجم. به آنها، که برای بوسیدنشان باید خم شد یا گذاشت، خودشان را…
جنازه را که توی قبر میگذارند، باید یک نفر مَحْرم برود آن تو، دست بگذارد روی دوش راست و چپ…