مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

بلاگ (المنتور)
2 اسفند 1394 شیمیایی

موشک مستقیم خورده بود تو نانوایی گود عرب ها. هوا سفید و پودری شده بود. مردم فکر کردند صدام شیمیایی…

29 بهمن 1394 تخم مرغ دزد

هم مرغدارها می دانستند با چه تخم مرغ دزدهایی طرفند، هم استادها. با این همه، باز هم ما را به…

24 بهمن 1394 ﻗﺎﯾﻢ ﺑﺎﺷﮏ

ﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻢ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻥ. ﺣﺘﯽ ﻋﮑﺲ ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮﯼ ﻗﺎﺏ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪ . ﭼﺸﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻢ ﻭ ﺷﻤﺮﺩﯾﻢ. ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ…

20 بهمن 1394 قیمتش چه می تواند باشد؟

پانزده سالم نشده بود که آقاجون دستم را گرفت و برد توی یک انبار پلاستیکِ نزدیک مولوی. کارم این بود…