مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

نوشته های بلاگ

ترا من چشم در راهم….

24 اسفند 1396 نوشته‌ها

دخترم،

یک بهار، یک تابستان، یک پاییز و یک زمستان را دیدی. من نمی‌خواهم مثل نیمای جان بگویم که از این پس، همه چیز تکراریست، الا مهربانی؛ که به واقع، زندگی بیرون از جمله‌های زیبا جریان دارد. جایی که هیچ چیزش تکراری نیست. بهارهایی دارد سخت‌تر از زمستان و زمستان‌هایی لطیف‌تر از بهار.

بخواهی یا نه، دیر یا زود، مواجه خواهی شد. مواجه با اولین سیاه چشمی که دلت را می‌برد، با نمناکی و هیجان نخستین بوسه، با اندوه شورِ دوری و طعم گس نداشتن‌ها و نبایدها… آن‌وقت، هر فصلی برایت حکم دیگری را خواهد داشت. و می‌فهمی که اعتبار هیچ مفهومی، دائمی نیست و مرز بهشت و جهنم، باریک است و دلهره آور.

هنری که این روزها باید بیاموزی، هنر مواجهه است. توانایی روبرو شدن با شادی، غم، عشق و فقدان. روش گذشتن از پل‌های صراط که بهار و تابستان و پاییز و زمستان، انتظارت را می‌کشند.

من، هیچ دلم نمی‌خواهد که همه نمره‌هایت را بیست بگیری بابا. آرزو ندارم آن‌طور بزرگ شوی که من و مادرت می‌خواهیم. رویا نمی‌بینم که همه چیز برایت خوشایند باشد الی یوم القیامه. که نخواهد بود. اما دوست دارم، قهرمان زندگی خودت باشی. امیدوارباشی به بهتر کردن اوضاع و پر تلاش برای برخاستن‌ هزارباره؛ از شکست‌ها.

تو می‌توانی دنیا را به شیرینی نامت در آوری، عسل. می‌توانی چون دختری و توی طایفه ما، دختر بودن، مایه سربلندی باباها و مامان‌هاست.

برقص دخترم، بخند، عشق بورز و مومن باش به خوبی‌ها و امیدوارانه بجنگ برای آرزوهات. با وجود تو و دخترانی چون تو، هیچ چیز این دنیا تکراری نخواهد بود. حتا شعر نیما که می‌گوید اگر یاد آوری یا نه، من از یادت نمی‌کاهم، ترا من چشم در راهم…. تولدت مبارک.

برچسب:
یک دیدگاه بنویسید