من همیشه به روز مردنم فکر میکنم که شش سال پیش بود. دوازده شب سیام اردیبهشت. تو را برده بودم…
من همیشه به روز مردنم فکر میکنم که شش سال پیش بود. دوازده شب سیام اردیبهشت. تو را برده بودم…
لات محل ما، شَلْ بود؛ مادر زاد. یک پایش کوتاهتر بود و زانویش را نمیتوانست خم کند. اما با همان…
افشین یداللهی سرودهاست: برایم شعر بفرست. حتا شعرهایی که عاشقان دیگرت، برای تو میگویند، میخواهم بدانم، دیگران که دچار تو…
و توصیف ویرانی کوهها در آخرالزمان، عجیب مرا نگران انسان میکند. آنجا که خداوند میفرماید نخست به حرکت در میآیند،…