مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

برچسب:کارگاه_داستان

21 مهر 1398 انگار تیر خورده.

باید از شادی‌ بنویسم. از اینکه عسل دیشب لپم را گاز گرفته و گفته خیلی دوستت دارم. پرسیدم چرا؟ گفت…

10 مهر 1398 نگو، نشان بده

توی داستان نویسی یک قانون کلی هست که می‌گوید: نگو، نشان بده. مثلن نگو هوا سرد است؛ کیفیت سرما را…

7 مهر 1398 واسه من، جمعه‌، جمعه‌ی آقامه، شنبه، شنبه‌ی آقامه

واسه من تاریخ خیلی مهم نیست. برخلاف چیزی که همه دوست دارن، بشنون و خوششون می‌آد که از سالروز ازدواج،…

5 مهر 1398 تعطیلیا کاشون نمیاین؟

قابلیت تازه‌ی تلگرام، شگفت‌انگیز و هول‌آور است. راهی برای آشفتن همه‌ی نظم‌های ممکن. قیام پراندوهی علیه زمان و مکان. عبور…