مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

برچسب:کارگاه_داستان

3 اسفند 1396 لپ گلی

ماها هر کدام لقبی داشتیم. من را صدا می‌کردند اسب، چون وقتی توی سالن بلند دانشگاه راه می‌رفتم، موهام که…

29 بهمن 1396 فقدان

امروز، شاید وقت آن رسیده تا به سوال مهمی پاسخ دهم. پرسشی که در دیدارها، دایرکت‌های اینستا یا پیام‌های تلگرام…

24 بهمن 1396 ولنتاین، نان ما بود

با اینکه ما از آن خانواده‌هاش نبودیم، با اینکه نگاه کردن توی صورت زن‌ها و دخترها، چانه زدن سر قیمت،…

23 بهمن 1396 مامان پروانه برایم نوشته بود آفرین مرتضا

یکی از قصه‌های قرآن، اینطور است که ابراهیم(ع) چهار پرنده را شرحه شرحه می‌کند و بالای چند کوه می‌گذارد تا…