پرسیدم: «چند تا مرا دوست نداری؟» روی یک تکه از نیمرو، نمک پاشید. گفت: «چه سوال سختی.» گفتم: «به هر…
پرسیدم: «چند تا مرا دوست نداری؟» روی یک تکه از نیمرو، نمک پاشید. گفت: «چه سوال سختی.» گفتم: «به هر…
مامان پروانه کنج برگهام نوشته بود: «خانم معلم، مرتضا نقطههای “پ” را کامل نمیگذارد.» بابا محسن، پایینش نوشته بود: «همش…
معلم ریاضی گفت: «دو، همیشه از سه کوچکتر است.» گفت: «این معادله تا بی نهایتِ دنیا، صحیح است.» صحیح بود؟…
دكترِ مامان، همراه قبول نمي كند. با مريض درست حرف نمي زند. بداخلاق است. هر حرفي باهاش داشته باشي، بايد…