در سفر کوتاه کاریام به جنوب، مسالهی غریبی اتفاق افتاد. ماجرایی که نمیخواهم و نمیتوانم دربارهش سکوت کنم. ما چند…
در سفر کوتاه کاریام به جنوب، مسالهی غریبی اتفاق افتاد. ماجرایی که نمیخواهم و نمیتوانم دربارهش سکوت کنم. ما چند…
هیچکس نمیتواند جای دیگری را بگیرد. هیچکس. در هیچجایگاهی. حضور پدر؛ اینکه بدانی شمارهای در تلفن داری که میتوانی بگیری…
در اپیزود نخست رادیو راه، مجتبا از جستجوی انسان برای مجیکال آتر، یا دیگری شگفت انگیز میگوید. از تجربهی یافتن…
یکی از بزرگترین هراسهای کودکیام، گیرافتادن در دام «بچهبازها» بود. پیرمردهایی با دندانهای افتاده و چشمهای درنده که مرتب اشاره…