مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

برچسب:کلاس_داستان

25 بهمن 1395 روز عشق

از همان روز اول قرار گذاشتیم که اگر رابطه‌مان خوب پیش نرفت، برگردیم همین‌جا. بنشینیم زیر همین آلاچیق. توی چشم‌های…

23 بهمن 1395 تنهایی، جهنم است

این روزها برای رمان جدیدم روی مفهوم جهنم کار می کنم. کلی هم کتاب خوانده ام و نقاشی دیده ام….

16 بهمن 1395 کوبلن

بابا که کلید انداخت توی در و سوت همیشگی‌اش را زد، پریدم توی بغلش و گفتم «همش بیست.» کارنامه کلاس…

10 بهمن 1395 یادداشت های یک دیوانه

بابا محسن، بدترین آدم برای مشورت کردن بود. هر کاری می‌خواستی بکنی، سه ساعت در مورد عواقبش حرف می‌زد. مثلن…