دربارهی نارنگی مامان بزرگه میگفت پوست نارنگیو میندازه خونهی در و همساده. همه از دستش عاصیان. بابا میگفت اگه بخواد…
دربارهی نارنگی مامان بزرگه میگفت پوست نارنگیو میندازه خونهی در و همساده. همه از دستش عاصیان. بابا میگفت اگه بخواد…
خون بها محبت ما، خون بهای شماست. طالع نحستان. قضا و قدری که در هوا معلق ماندهاست تا زمانش؛ که…
محبت ما، خون بهای شماست. طالع نحستان. قضا و قدری که در هوا معلق ماندهاست تا زمانش؛ که مثل…
ویزایش که آمد، برای دیدار آخر توی پارک ژوراسیک وعده کردیم. میانِ رباتهای بزرگی از دایناسورها که با فشاردادن دکمهای،…