مامان پروانه عزيز باید به عرضتان برسانم که در هفته پيش از تولدم، غمگينتر از هميشه بودم. عسل و مادرش…
مامان پروانه عزيز باید به عرضتان برسانم که در هفته پيش از تولدم، غمگينتر از هميشه بودم. عسل و مادرش…
آقاجون همیشه قبل از افطار، نماز میخواند. من نه. چشمم به تلویزیون بود تا با الفِ الله اکبر، دو تا…
همه ما، دچار ناتمامی هستیم. همه مایی که دلبرمان را بزک کرده دیدیم، با لبخندی پهن، در لباس عروس، با…
ما بهش میگوییم پل انتقال. نقشش رفت و آمدهای زمانی است و می تواند اتفاقی باشد، بویی، حسی یا هر…