مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

برچسب:کارگاه_داستان

30 دی 1396 زندگی می‌گذرد مرتضا

پنج سال پیش، توی صفحه فیس بوکی‌م نوشته ام: دیگر احتیاط لازم نیست. شکستنی ها شکست. هر طور مایلید حمل…

19 دی 1396 من غمگین‌ترین لحظه‌های دنیا را زندگی کرده‌ام

من غمگین‌ترین لحظه‌های دنیا را زندگی کرده‌ام. مثلن شلوغی دور گور مامان پروانه را یادم است که هفت ساله بودم…

6 دی 1396 فقط خدا می‌داند که کی پیاله آدم پر می‌شود

این می‌تواند آخرین نوشته من باشد؛ آخرین حرف‌ها در ابتدای صبح زمستانی تهران، که نه سرد است و نه گرم….

29 آذر 1396 شهر بی یلدا

من همیشه فرار کرده‌ام از نوشتن یلدا. پیش‌تر ترجیح می‌دادم این راز را با خود به گور ببرم. اما از…