همانطور که فکر می کنم، قبلن هم توضیح داده ام، در حال حاضر خیلی گرفتارم. بیشتر روز را کار می…
همانطور که فکر می کنم، قبلن هم توضیح داده ام، در حال حاضر خیلی گرفتارم. بیشتر روز را کار می…
موشک مستقیم خورده بود تو نانوایی گود عرب ها. هوا سفید و پودری شده بود. مردم فکر کردند صدام شیمیایی…
هم مرغدارها می دانستند با چه تخم مرغ دزدهایی طرفند، هم استادها. با این همه، باز هم ما را به…
ﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻢ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻥ. ﺣﺘﯽ ﻋﮑﺲ ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮﯼ ﻗﺎﺏ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪ . ﭼﺸﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻢ ﻭ ﺷﻤﺮﺩﯾﻢ. ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ…