برای زهرا که قرار بود خواستگار بیاید، مامان به بابا گفت «برویم از سمساری، مبل کرایه کنیم.»
برای زهرا که قرار بود خواستگار بیاید، مامان به بابا گفت «برویم از سمساری، مبل کرایه کنیم.»
شاه پریشون الهه، وقت خواب برای عسل قصه «دختر شاهِ پریون» را گفته. اما حواس دخترک طبق معمول، جمع نبوده…
اولین بار، نوزده ساله بودم که با اردوی دانشگاه رفتم مشهد. گفته بودند آدم هر چه بخواهد میتواند از امام رضا بگیرد.
هر چه بودم… اولین بار، نوزده ساله بودم که با اردوی دانشگاه رفتم مشهد. گفته بودند آدم هر چه بخواهد…