مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

برچسب:کلاس_داستان

25 خرداد 1399 برهم زدن بازی‌ نااهلان و نامردمان…

بچه‌تر که بودم، اتوبوس‌های دوطبقه‌ی شمشیری-قیام پر بود از ‌پیرمردهای هرزه دست… ترکیب دلهره‌اوری از بوی عرق و تنانگی…حرکت آرام…

24 خرداد 1399 ناطور بودن

رابطه‌ی هفت ساله‌ی من و مامان پروانه، مانند هیچ مادر و پسر دیگری نبود. مثلا موقع فوت کردن کیک تولدشش…

20 خرداد 1399 وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد

تو که موهات، از زیر روسری سرخابیت، شره می‌کرد به انحنای غریب کمرت. تو که وقتی من را از دور…

2 خرداد 1399 قرص‌های اعصاب

سال‌ها پیش، در چنین روزهایی با فقدانی مواجه شدم که هیچ نمی‌توانم درباره‌اش حرف بزنم. اندوهی که لبخند من را…