زیر چادر، تیشرت آستینکوتاه و شلوار سیاه میپوشید. موهاش، بلند و شانهخورده تا گودی کمرش بود و از مژههاش انگار…
زیر چادر، تیشرت آستینکوتاه و شلوار سیاه میپوشید. موهاش، بلند و شانهخورده تا گودی کمرش بود و از مژههاش انگار…
الهه هیچوقت هشت صبح پیام نمیدهد. میخوابد کنار عسل. تا ده. تا یازده. تا هر وقت که سیراب شوند از…
اگر شبی از شبها، که آسمان پرستارهی کویر بالا سرمان است و ریگهای روان، آرامگاهی شاهانه، و در دورتر، هیمهها…
مامان پروانهی عزیز اگر هنوز به اتفاقات زندگی کوتاه و قشنگتان فکر میکنید، اگر جنات تجری من تحتها الانهار میگذارد…