مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

برچسب:کلاس_داستان

21 فروردین 1396 باباي ما اگر زنده بود

باباي ما اگر زنده بود، عكسش را نمي گذاشتيم روي پروفايل تلگرام كه مثلا دستمان را انداخته ايم دور گردنش…

20 فروردین 1396 جايزه انقلاب

زن عمو زنگ زد و گفت خوابت را ديدم. گفت بچه شده بودي. داشتي قرآن مي خواندي. بعد تعريف كرد…

19 فروردین 1396 انسان به همه چیز عادت می کند

بله، آقای داستایوفسکی. انسان به همه چیز عادت می کند. مثلا خود من، قبل‌تر که بابامحسن زنده بود، مرتب می‌نشستم…

14 فروردین 1396 خاله ریزه خودمی

آش را دربند خورده بودیم. با کشک فراوان و پیازداغ حسابی. کاپشنم را انداخته بودم روی دوشش و تماشایش می‌کردم…