با خودم عهد کردم تا وقتی این نوشته را تمام نکنم، سراغ کار دیگری نروم. اما تمام نمی شود. سخت…
با خودم عهد کردم تا وقتی این نوشته را تمام نکنم، سراغ کار دیگری نروم. اما تمام نمی شود. سخت…
مامان پروانه عزيز باید به عرض‌تان برسانم که در هفته پيش از تولدم، غمگين‌تر از هميشه بودم. عسل و مادرش…
آقاجون همیشه قبل از افطار، نماز می‌خواند. من نه. چشمم به تلویزیون بود تا با الفِ الله اکبر، دو تا…
همه ما، دچار ناتمامی هستیم. همه مایی که دلبرمان را بزک کرده دیدیم، با لبخندی پهن، در لباس عروس، با…