یک برش سیب داد دستم و گفت: «من پیر تو شدم ننه.» گفتم: «یعنی من نبودم پیر نمی شدی؟» انگشت…
یک برش سیب داد دستم و گفت: «من پیر تو شدم ننه.» گفتم: «یعنی من نبودم پیر نمی شدی؟» انگشت…
محمدرضا آتاری داشت. من، نه. برای همین، چند باری خودم را دعوت کردم خانه عمه پری. یک گوشه اتاق، دست…
#من_فقط_میخوام_مرد_بشم . ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﻫﺮ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﯾﮏ ﺟﺎ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ. ﯾﮏ ﺳﺎﻝ #ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮒ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﺩ…
علی القاعده، عهدِ دنیا اینطور است که آدم ها با یک خط صیغه محرم می شوند، اما با خروار ها…