مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

مرتضی برزگر

پدر، همسر و غمگین معاصر

داستان نویس

معلم داستان نویسی

مدیر آی‌تی و CRM

کارشناس تولید محتوا

اعترافات هولناک لاک‌پشت مرده

توضیح: این رمان در سال نخست، و پس از پنج چاپ، لغو مجوز شد و دوسال بعد، در پاییز 1400 مجوز دوباره چاپ گرفت.

به نقل از گودریدز

این اثر، همان‌طور که از نامش هم پیداست، فضایی طنزالود و گروتسک دارد. رمان از لحظه مرگ همسر جوان راوی آعاز می‌شود. زن جوان، قلدر و البته عجیبی که در بیمارستان از دنیا می‌رود و راوی ناچار است در رویارویی با این اتفاق آدم‌هایی را درک کند که هر کدام به شکلی به او مشکوک‌اند. راویِ مرتضی برزگر بازیگوش است، هراس دارد روح زن مرده‌اش روزگارش را سیاه کند و از سویی از اعماق وجودش این زن را دوست دارد… رمان با ریتمی سریع و مملو از ماجرا پیش می‌رود. طنز سیاه رفت و برگشت‌های زمانی و روابط بین آدم‌ها این اثر را جذاب کرده است. رمان روایتی‌ست از یک وضعیت و البته شری که این مرگ آن را در فضا آزاد کرده است. شری که باعث شده تمام امور تثبیت شدهٔ قبلی از جای خود خارج شوند و تشویشی را رقم بزنند که باعث توفان وقایع خاص و خواندنی رمان است.

در توضیحات سایت سی‌بوک نیز آمده است:

«اعترافات هولناک لاک‌پشت مرده»، رمانی درباره انسان است. انسان معاصر. و البته فاجعه‌ای که او را وا می‌دارد تا تمام نقاب‌هایش را کنار بزند و اجازه دهد هیولاهای مخفی‌اش بیرون بجهند و خود واقعی‌اش را نمایش دهد. داستان، با مرگ غریب زنی جوان شروع می‌شود. مرگی که مانند پرتاب سنگی در برکه‌ به ظاهر آرام خانواده‌هاست و شری که آزاد می‌کند، آن‌ها را وا می‌دارد تا رازها و ناگفته‌ها و حقیقت‌های زیادی را برملا کنند.
این نویسنده درباره شباهت و تفاوت‌های این رمان با اثر قبلی خود گفت: من قبلا مجموعه داستان «قلب نارنجی فرشته» را در نشر چشمه منتشر کرده‌ام. مجموعه داستانی که درون‌مایه ‌اصلی آن فقدان و تنهایی انسان است. حالا به نظرم لازم بود تا کیفیت دیگری از نوشتن را در این رمان تجربه کنم و آن، تلفیق کمی طنز با سنگینی مرگی هولناک است. در کنار این‌ها سعی کرده‌ام تا در نوشتن رمان، به قواعد نگارش داستان کوتاه در هر فصل پایبند باشم و از زیاد حرف زدن پرهیز کنم و ریتم داستان را همواره تند نگه دارم.

نظر خوانندگان

علی زادمهر
علی زادمهر
فیلمساز
ادامه مطلب
روای داستان شخصیت ضیاست، ضیا همسرش را بر اثر #مرگ تازه از دست داده و حالا برای خواننده از ترس‌ها، تفکراتش و باورهایش نسبت به مرگ همسرش و آن‌چه بعد از آن اتفاق می‌افتد می‌گوید.یک داستان خوش خوان و جذاب نوشته #مرتضی_برزگر
مهراوه شریفی نیا
مهراوه شریفی نیا
بازیگر
ادامه مطلب
«اعترافات هولناکِ لاک‌پشت مُرده» کتاب رو محض فرونشوندن حس کنجکاوي شروع کردم، گفتم فقط دو صفحه بخونم ببينم چطوره که يهو ديدم صفحه‌ي ۱۰۰ رو هم رد کردم! کاراکتر اصلي داستان رو دوست ندارم. کتاب هم تا حدود صفحه‌ي ۲۰۰ به عنوان يک زن به شدت عصبانيم کرد ولي نثر درخشان، ديالوگ‌هاي طنّازانه، روايت پُرکشش و توصيف‌هاي پر از استعاره و هوشمندي باعث شد تا پايان نتونم بذارمش زمين! مدت‌ها بود که رأس ساعت ۱۲ شب، چشم‌هام پلک‌ها رو پايين مي‌آوردند؛ «اعترافات هولناکِ لاک‌پشتِ مُرده» رو اون‌قدرها دوست ندارم ولي با مغز و پلک‌ِ من کاري کرد که از ساعت ۱۰ شب تا ساعت ۳ نيمه‌شب حتي لحظه‌اي خواب به سراغشون نيومد!!!
حمیدرضا زاده
حمیدرضا زاده
نویسنده و منتقد
ادامه مطلب
گاهی ضیای «اعترافات...» و این جمله تکان‌دهنده ابتدای کتاب توی ذهنم می‌چرخد که"نمی دانم مرده یا نه،اما میخواهم به مردنش فکر کنم."زن داستان،که ضیا به مردنش فکر می‌کند،البته میمیرد و داستان آغاز میشود و تا روز خاکسپاری پیش می‌رود.رمان،گروتسک است و در عین اینکه زبان طنزی دارد به تلخی آغشته است.در مواجهه با کتاب با دو گروه مخاطب روبروییم.گروه اول شیفته طنز و شخصیت‌پردازی و فضاسازی،رمان را می‌ستایند.و گروه دوم با اعتراض به خصوصیات منفی شخصیت‌ها از کتاب رویگردانند.اما #اعترافات_هولناک_لاکپشت_مرده در یک خوانش جدی،تلاشی است برای خلق یک شخصیت دون‌ژوان.و داستان در این تلاش موفق عمل میکند.این اما نکته‌ایست که برای هر دو گروه مخاطب مغفول مانده.
هدی انصاریان
هدی انصاریان
نویسنده و منتقد
ادامه مطلب
همان‌طور که پیش‌تر گفتم داستان پُر است از تعیلق و ابهام. این نکته هم به جذابیت رمان افزوده و هم اینکه باعث شده مخاطب نتواند کتاب را رها کند. از نقاط قوت دیگر، می‌توان به زبان داستان اشاره کرد. علاوه بر سلیس و روان‌بودن، درهم‌آمیزی آن با طنز بسیار بر جان رمان نشسته است. گفتیم در این رمان شاهد طنز سیاه هستیم. طنز سیاه به این منظور که گفته‌های زبان و دل یکی نیست. همین‌ها، گرچه مخاطب را به خنده وامی‌دارد، ولی از همان صفحات نخست، خبر از خیانت نیز می‌دهد. در این رمان به عمل پسندیدۀ اهدای عضو نیز اشاره می‌شود و نویسنده چنان با زیرکی آن را توضیح می‌دهد که به مراتب تأثیرگذارتر از هر مبلّغ رسانه‌ای می‌نماید
نعمیه بخشی
نعمیه بخشی
نویسنده و منتقد
ادامه مطلب
«اعترافات هولناک لاک‌پشت مُرده...» یک خیال‌پردازی طولانی به قصد فراموش کردن ترس‌هایی است که در هیچ‌جای کتاب مستقیماً حرفی ازش به میان نمی‌آید اما حضوری مداوم دارد. ترس از مرگ، ترس از تنهایی، ترس از دوست‌داشته نشدن، ترس از گذر زمان در بی‌عشقی و فقدان. فرار از این ترس‌ها در رمان شکل نمادین به خود می‌گیرند و معنایی جز آن‌چه نشان می‌دهند، القا می‌کنند. از منظر ژیلبر دوران عمل خوردن به شکل نمادین نوعی تلاش برای بازگشتن به دنیای درونی است. بازگشتن به اعماق نهفته بدن و غوطه‌ور شدن در آرامشی تزلزل‌ناپذیر، بازگشت به زهدان مادر. خیال‌پردازی درباره‌ی خوردن، بلعیدن، مکیدن و یا فرو رفتن و غوطه‌ور شدن همگی می‌توانند جلوه‌ای از این میل درونی باشند؛ پناه بردن به دنیای درونی و برگشت به شکل اولیه‌ی حیات.
ریما کاوه
ریما کاوه
نویسنده
ادامه مطلب
رمان با تصویر های درخشان ، خوش ریتم خوش ساخت. رمانی که باید خواند و درباره ان اندیشید. به جرات از ان دسته رمانهایی ست که هر کسی به زعم خود سهم خودش را از ان بر میدارد. و هیچ خواننده ای نمی تواند ضیا را فراموش کند. خواندن این رمان را به شدت پیشنهاد می کنم
سارا پهلوانی
سارا پهلوانی
خواننده
ادامه مطلب
خیلی لذت بردم از خوندنش. از طنزش که یه جاهایی منو بلند بلند به خنده مینداخت (و واقعا اینکه یه کتاب بتونه اینکارو بکنه خیلی سخته)، از داستانش که روند جذابی داشت و تقریبا هیچ جایی حوصله سر بر نمیشد، از ظرافت توی متن (من کتاب رو دو بار خوندم، و خیلی جملاتو تازه تو بار دوم متوجه شدم!) و حتا از پایان عجیبش.وقتی سمتش رفتم اصلا توقع همچین چیز خفنی، اون هم از یک کتاب ایرانی رو نداشتم :)) دم نویسنده گرم.
قبلی
بعدی