نمیدانم تا حالا برهای که ترسیده باشد را دیده اید یا نه. سال ها پیش، من یکیشان را دیدم. رفته…
پدر، همسر و غمگین معاصر
داستان نویس
معلم داستان نویسی
مدیر آیتی و CRM
کارشناس تولید محتوا
پدر، همسر و غمگین معاصر
داستان نویس
معلم داستان نویسی
مدیر آیتی و CRM
کارشناس تولید محتوا
نمیدانم تا حالا برهای که ترسیده باشد را دیده اید یا نه. سال ها پیش، من یکیشان را دیدم. رفته…
یک جایی از رابطه هست که هر دو نفر به آنِ فروپاشی می رسند. به باور اینکه ادامه این راه،…
پسر مامان پروانه بودن کار سختی است. هر لحظهاش به این فکر میگذرد که آیا خوشحال است یا نه. مثلن…
ما فهمیده بودیم آقا ایرج آن آدمی نیست که نشان میدهد. یعنی آن آشپز خوش اخلاق هیات که همیشه موقع…