آن روز توی مدرسه، یک برگه امتحانی گذاشتند روی میز و گفتند: «توش هر آرزویی دارید بنویسید.» نگاه کردم به…
آن روز توی مدرسه، یک برگه امتحانی گذاشتند روی میز و گفتند: «توش هر آرزویی دارید بنویسید.» نگاه کردم به…
اولین باری که چیزی از خودم نوشتم، نامه فرار بود. توی یک کاغذ مچاله خط دار. نوشتم: «بابا محسن. من…
و از دیگر قابلیت های تلگرام، امکان ویرایش پیام های ارسال شده است. آنگاه که آدمِ دلتنگ، بعد از تماشای…
این هیولا تو را دوست دارد. این هیولای خپل پشمالو، که صبح ها چشم باز نکرده می رود سر کار…